پرسش
ما آمدیم تا زندگی کنیم و زندگی خدایی کنیم، این زندگی خدایی چه زندگی است و آیا تضاد و تنافی با زندگی موجود دارد؟
پاسخ اجمالی
اگر به قرآن مراجعه کنیم و این سؤال را از قرآن بپرسیم که ما برای چه خلق شده ایم؟، پاسخ قرآن این است که "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ" جن و انس خلق نشده اند، مگر برای عبادت. عبادت یعنی چه؟ عبادت یعنی بندگی خدا. یعنی همین کارهایی که انجام می دهیم حتی کارهای خیلی خیلی عادی و روزمره؛ مانند خوردن و آشامیدن، اینها می تواند خدایی و عبادت شود. زندگی خدایی این است که انسان کاری را که انجام می دهد، همین کارهای روزمره را با نیت درست و با توجه به ضوابط دین انجام دهد.
پاسخ تفصیلی
اگر به قرآن مراجعه کنیم و این سؤال را از قرآن بپرسیم که ما برای چه خلق شده ایم؟، پاسخ قرآن این است که "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ"[1] جن و انس خلق نشده اند، مگر برای عبادت. عبادت یعنی چه؟ گاهی اوقات ما از یک زاویه ای خیلی محدود به عبادت نگاه می کنیم و فکر می کنیم عبادت فقط محدود می شود به یک مناسک خاص؛ مانند نماز، روزه، حج و...، البته اینها قطعاً عبادت هستند، اما آیا آنچه را که بشر برای آن خلق شده است، صرفاً همین مناسک است؟ ممکن است تصور شود که این چنین زندگی، زندگی خیلی محدود و تنگی خواهد بود، اما اگر ما معنای عبادت را بیشتر بکاویم، خواهیم دید که عبادت یعنی بندگی خدا و به تعبیر صدر المتألهین (ره) در اسفار؛ عبادت هر کس به اندازه معرفتی است که نسبت به خدا پیدا می کند؛ یعنی بین عبادت انسان و معرفتش نسبت به خدا، یک نسبت مستقیم وجود دارد. هرچه انسان فهم بیشتری نسبت به خدا پیدا کند، عبادت او عمیق تر و وسیع تر می شود. به جایی می رسد که اسلام از او می خواهد. اسلام از ما چه چیزی خواسته است؟ آیا خواسته ما یک زندگی خیلی خشک و بی روح داشته باشیم؟! فقط نماز بخوانیم؛ روزه بگیریم؛ ذکر بگوییم؛ دعا بخوانیم؛ آیا اسلام فقط اینها را از ما خواسته است؟ و هیچ کار دیگری نکنیم؟
قطعاًً این گونه نیست. آیا زندگی معصومان (ع) این گونه بوده است؟! آیا علی بن ابی طالب (ع) از صبح تا شب فقط دعا می خواندند؟! فقط نماز می خواند؟! فقط ذکر می گفت؟! فقط همین! کار دیگری نمی کرد؟ این گونه نیست. علی بن ابی طالب (ع) مرد سیاست است؛ مرد جنگ است؛ مرد علم است؛ مرد کار است؛ کسی که آن طور کار می کند؛ چاه حفر می کند؛ قنات حفر می کند و به آب می رساند؛ فقط ذکر نمی گوید. پس عبادت علی کجا است؟ آیا عبادت علی (ع) فقط آن لحظاتی است که دعای کمیل می خواند؟! عبادت علی فقط آن لحظاتی است که مثلاً نماز می خواند؟! نمازی که آن چنان متوجه خداوند است که نیزه و تیر از پای او در می آورند، متوجه نمی شود. نه، علی بن ابی طالب (ع) حتی آن موقعی که چاه می کند، دارد عبادت می کند. آن موقعی که دارد می جنگد عبادت می کند: "لضربة علیّ یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین".[2] این تعارف نیست که ضربه ای که علی بن ابی طالب آن روز زد، از عبادت جن و انس بالاتر است؛ چرا چون خودش عبادت است؛ یعنی همه زندگی انسان می شود عبادت. بنابراین، اگر ما به این سؤال دوباره برگردیم که واقعاً زندگی خدایی یعنی چه؟ پاسخ این است؛ یعنی همین کارهایی که می کنیم حتی کارهای خیلی خیلی عادی و روزمره؛ مانند خوردن و آشامیدن، اینها می تواند خدایی و عبادت شود. ممکن است پرسیده شود، چگونه؟
پاسخ آن است که اگر زمانی که می خواهید بخورید، به ضوابط خوردن توجه کنید؛ چون هر چیزی را نمی شود خورد؛ مال حرام را نمی شود خورد. یک سری از امور خوراکی است که اسلام از خوردن آنها منع کرده است، آنها را نمی شود خورد، اگر از آنها اجتناب کردید، سعی کردید مال، مالِ حلال باشد؛ و خوراکی را که می خورید، به این نیت باشد که بتوانید قدرت پیدا کنید تا کار کنید، کار برای این باشد که یک گره ای از کار مردم باز شود، بتوانید به برادر، خواهر، فرزند، همسر و همکارت کمک کنی تا او ارتقاء معنوی پیدا کند، کار می کنید برای این که بتوانید به یک وظیفه ای عمل کرده باشید، همین خوردن عبادت می شود، خوابیدن عبادت می شود. اصلاً زندگی معنای دیگری پیدا می کند. داستانی را نقل می کنند که وقتی پیامبر اکرم (ص) در مسجد فرمود اگر می خواهید یکی از اهل بهشت را ببینید، اولین کسی که وارد می شود، او از اهل بهشت است. یک جوانی آن جا بود خیلی رغبت پیدا کرد ببینید این اهل بهشت چه ویژگی هایی دارد. دید یک پیرمردی داخل شد، هرچه به رفتار او نگاه کرد، دید کار خاصی انجام نمی دهد، گفت حتماً این پیرمرد در منزلش یک کاری انجام می دهد که اهل بهشت شده است، دنبال پیرمرد راه افتاد به در منزل رسید، پیر مرد وارد منزل خود شد، جوان دید نمی تواند از داخل منزل با خبر شود، دق الباب کرد، گفت که من در راه مانده ام، می خواهم امشب به منزل شما بیایم، پیرمرد گفت بفرمایید. جوان همچنان مراقب رفتار پیرمرد بود و دید باز کار خاصی نمی کند. جوان فکر کرد حضرت آن تعبیری که کرده، حتماً یک کاری کرده است. موقع خواب شد گفت حتماً نصف شب خیلی عبادت ویژه ای انجام می دهد. شب را بیدار ماند تا ببیند این پیرمرد بیدار می شود و کار خاصی انجام می دهد، دید پیرمرد خوابید و برای نماز صبح بلند شد. یکی دو سه روز به بهانه هایی ماند، سرانجام رفت سراغ آن پیرمرد و گفت آقا داستان این است، حضرت راجع به شما چنین فرمودند، و من دنبالت راه افتادم ببینیم چه کار می کنی که اهل بهشتی. من که از شما کار خاصی ندیدم، پس چه کردی؟ پیرمرد گفت: نمی دانم من اهل بهشت هستم یا نه، اما من کار خاصی انجام نمی دهم. فقط آن مقدار کاری که می کنم برای خدا انجام می دهم. آن مقدار کاری می کنم، سعی می کنم خلاف نکنم، همین بود.
واقعاً همین است. حضرت که فرمودند اهل بهشت است، همین جهتش است. بنابراین، زندگی خدایی این است که انسان کاری را که انجام می دهد، همین کارهای روزمره را با نیت درست و با توجه به ضوابط دین انجام دهد، آن موقع می بیند رنگ و بوی زندگی عوض می شود. و می بینید که آثار زندگی تغییر می کند. آن تعبیری که ما زیاد شنیدیم که می گویند: در زندگی تان برکت باشد، آن موقع است که آدم به تعبیر حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی (ره) که می فرمود تجربه کنید این مسائل را، تجربه کنید تا علم به دست بیاورید. به تعبیر علامه طباطبایی (ره) که فرموده بود: شما به روایت: "مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ"[3] عمل کنید، چهل روز برای خدا یک کار انجام بدهید، اگر این اتفاق نیفتاد![4] مرا نفرین کنید؛ یعنی من آن قدر به این مطلب یقین دارم که شما این کار را بکنید. بنابراین، ما هم تجربه کنیم، زندگی را عوض کنیم. ان شاء الله.
در یک مهمانی، آقایی حدوداً ۶۵ ساله حضور داشتند. بسیار چابک و پرانرژی؛ خستگیناپذیر بود! چند تن از جوانانی که در آن جمع بودند، از تعجب میگفتند: ایشان بمبِ انرژیست! خسته نمیشود؟ و من فکرکردم که راست میگویند. این آقا اینمقدار انرژی را از کجا آورده است؟!
هدف از زندگی چیست؟ یادم میآید، این سؤال را وقتی همهی خانواده دور هم شام میخوردیم، خواهرم از پدر پرسید و فکر میکنید پدرم در جواب چه گفت؟ «چرا همچین سؤال سختی میپرسی؟» بله! این هوشمندانهترین جوابی بود که شاید پدرم میتوانست در پاسخ به پرسشی بدهد که خودش هم دقیقا جوابش را نمیدانست!
۱. دالایی لاما (THE DALAI LAMA) شاد بودن، هدف واقعی زندگی است
قدیسی به نام دالایی لاما، با نام تنزین جیاتسو، در حال حاضر رهبر بوداییان تبت است. دالایی لاما در واقع لقبی است که به رهبران بوداییان داده میشود، تنزین جیاتسو یک طبیب روح است و پیام همیشگیاش صلح و شفقت برای تمام مردم دنیاست.
«من معتقدم هدف واقعی زندگی، شاد بودن است. هستهی وجودی ما قناعت است و من با توجه به تجربهی ناچیزم دریافتهام، هر چه بیشتر به خوشحالی دیگران توجه کنیم، احساس خوبتری درونمان ایجاد میشود. حس محبت به دیگران خودبهخود ذهن را آرام میکند و ترس و ناامنی از شما دور میشود و این احساس به شما قدرت میدهد با هر گونه مانعی که با آن روبهرو میشوید، مقابله کنید و این منشأ اصلی موفقیت در زندگی است، چون ما تنها موجودات روی زمین نیستیم. این اشتباه است که همهی آرزوهایمان در شادمانی خودمان خلاصه شود. البته نباید بیرون از خودمان به دنبال خوشحالی باشیم، این رمز گسترش آرامش درونی است.»
۲. استیو پاولینا (STEVE PAVLINA) هدف از زندگی، کشف و تجربه است
استیو پاولینا در ۱۹ سالگی در یک سلول انفرادی زندانی شد، ولی تصمیم گرفت به دنبال رشد شخصیتی خود برود. در نهایت، تبدیل به یکی از بزرگترین وبلاگنویسان موفق دنیا در زمینهی توسعهی فردی شد. اگر میخواهید سری به وبلاگ او بزنید توصیه میکنم حتما وقتتان را تنظیم کنید، چون محتوای وبلاگ او به شدت اعتیادآور است.
۳. بایرون کیتی (BYRON KATIE) برای درک بهتر اینکه هدف از زندگی چیست، باید بدانیم هدف از زندگی چه چیزی نیست
بایرون کیتی فردی به شدت افسرده بود که دست به خودکشی هم زده بود، اما زمانی که به درستی درک کرد چگونه میتواند زندگیاش را تغییر دهد، توانست به تمام رنجهایش غلبه کند. چیزی که او درک کرده بود این است: «زمانی که افکار بد را باور کنید، باعث ناراحتیتان میشوند، اما اگر به آنها اهمیت ندهید دیگر رنج نمیبرید. این یک فرآیند بسیار ساده و در عینحال بسیار قدرتمند است، اما مطمئن باشید، جواب میدهد! من به شدت توصیه میکنم که فقط «خوب» فکر کنید».
۴. کریس گیلبیو (CHRIS GUILLEBEAU) هدف از زندگی، شاید یک جفت چکمه و گربهها باشند
جواب کریس شاید کمی عجیب باشد، اما تعجب نکنید، چون خودش هم آدم خاصی است. او نمونهی زنده و واقعی کسی است که میتواند به شما ثابت کند دلیلی ندارد، در زندگی از همان رویهای پیروی کنید که دیگران پیروی میکنند. لزومی ندارد مثل دیگران باشید. این مرد یاغی معتقد است اگر بخواهی، میتوانی اجازه ندهی هیچ عامل بیرونی تو را محدود کند و بال و پرت را ببندد. این مرد تمام کشور های دنیا را دیده است، هر ۱۹۳ کشور جهان را، پس طبیعی است که حداقل یکی دو راز دربارهی زندگی بداند. میتوانید ویدیو او به نام چکمهها و گربهها (boots and cats) را در یوتیوب ببینید.
۵. کریستی ماری شلدون (CHRISTI MARIE SHELDON) تنها هدف زندگی که میتواند ارضاکنندهی روح آدمی باشد، عشق است
داشتن یکی زندگی هدفمند می تواند تاثیر فوق العاده در پیشرفت شما داشته باشد. اما چگونه می توانیم فرد هدفمندی باشیم؟ اگر شما برای تعطیلات آخر هفته خود برنامه ریزی کرده اید و به اندازه کافی هم انرژی برای خود ذخیره کرده اید، پس بدانید شما فرد هدفمندی هستید.
هدفمند زندگی کردن یعنی میدانی باید زمانی را به «تیز کردن اره خود اختصاص دهی». حتما این جمله را شنیدهاید و داستان آن را میدانید.
ماجرا از زمانی شروع شد که دو نفر برای اره کردن درخت به جنگل رفتند. یکی از آنها بیدرنگ کار را آغاز کرد و بیوقفه شروع به اره کردن درختان کرد تا در آخر روز چوب بیشتری نصیبش شود، اما دیگری گاهی دست از کار میکشید، گوشهای مینشست و همانگونه که کمی آب و خوراکی میخورد اره خود را هم تیز میکرد.
آنکه مدام کار میکرد با نگاهی تاسفبار رفیق خود را نگاه میکرد و با خود میگفت این آدم موفق نمیشود! اما بعد از چند ساعتی ارهاش کند و بدنش خسته شد و نمیتوانست با سرعت اولیه کار کند… غروب که شد مردی که هر از چندگاهی ارهاش را تیز میکرد، چوب بیشتری جمعآوری کرده بود.
تلاش بیوقفه بد نیست، اما باید پذیرفت جایی آدم کم میآورد و دیگر نمیتواند با سرعت اولیه کار را ادامه دهد.
به همین دلیل روانشناسان و آدمهای موفق توصیه میکنند نباید همه روزهای هفته، ماه و سال را فقط به کار پرداخت. باید زمانهایی را به تفکر، مهارتآموزی، تفریح و شادی اختصاص داد و با اره تیز شده به سمت موفقیت قدم برداشت.
زندگی رنج به همراه دارد
البته آنچه گفته شد برای آدمهای هدفمند است که میدانند باید کار کنند، بشدت هم کار کنند چون زندگی شوخیبردار نیست و اگر بدون برنامهریزی وقت زیادی را به استراحت و موکول کردن کارها به روزهای آینده اختصاصدهی یک روز به خودت میآیی و میبینی.
از امورات شخصی، خانواده، جامعه، دوستان و… عقب ماندهای. چون آن زمانهایی را که باید تلاش میکردی به بطالت یا ندانمکاری سپری کردهای.
خداوند در قرآن میفرماید: «ما انسان را در رنج آفریدیم». تفاسیر زیادی از این آیه موجود است که در بیشتر آنها این نکته یادآوری شده که رنج، باعث تکامل انسان میشود و او را به خود شناسی و خداشناسی میرساند.
همه دوست دارند زندگی بیدردسری را تجربه کنند و به فکر تامین پول، خانه، کار و… نباشند. به دست آوردن همه اینها برای عموم مردم کاری دشوار و رنجآور است، اما واقعیت این که زندگی سخت است.
این باور اشتباهی است که فکر کنیم این دشواری فقط در کشور ماست و در کشورهای دیگر مردم بسادگی زندگی میکنند. همه آنهایی که به کشورهای پیشرفته سفر کردهاند به این نکته اذعان دارند که مردم این کشورها بسختی کار میکنند.
بهرهوری و قانونمداری در چنین کشورهایی بسیار بالاست و هیچ کارفرمایی به اصطلاح پول مفت ندارد به آدمهایی بدهد که بهرهوری کمی دارند.
حالا اگر به این حرفها اعتقادی ندارید کافی است، چند فیلم خارجی و ارزشمند را با دقت تماشا کرده و روی موضوع کار کردن آدمها در هر پست و مقامی دقت کنید تا متوجه شوید داشتن کار و کسب درآمد برای آنها حیاتی است و اگر فردی کارش را از دست بدهد، زندگیاش بسیار دشوار میشود.
آخر هفتهها را میتوانید به تفریح از هر نوعی که دوست دارید اختصاص دهید، اما واقعیت این است که در طول هفته باید بشدت کار کرد. اینکه میگویند برای تامین مخارج زندگی باید دو یا سه شغل داشت و خیلیها این موضوع را نقد میکنند و ایرادهایی به آن میگیرند را زیاد هم جدی نباید گرفت.
راستش زندگی گران شده، نه تنها در کشور ما که در همه دنیا. برخی میگویند از بَرجها و تجملات زندگی کم کرده تا لازم نباشد چند جا کار کنید، اما باور کنیم برخی از بَرجهای زندگی امروزی را نمیتوان به حساب ریخت و پاشهای بیحساب و کتاب گذاشت، آنها لازمه زندگی هستند.
از طرفی بد هم نیست آدم کار کند و پول دربیاورد و مثلا اتومبیل مجهزی بخرد تا ساعاتی که از آن استفاده میکند، لذت ببرد و آسایش داشته باشد یا خانهای بخرد که امکانات خوبی داشته و زندگی را برای او راحتتر کند.
راحت زندگی کردن و داشتن آسایش را نباید با تجمل گرایی و مصرفگرایی بیحد و اندازه و بیمارگونه قاطی کرد و اشتباه گرفت.
مدیریت زمان کلید طلایی
اینجاست که پای مدیریت زمان وسط میآید. چیزی که تلفیقی از تمامی مسائل یاد شده را به گونهای منطقی ایجاد میکند. باید سخت کار کرد تا آسایش بیشتری داشت. بد نیست گاهی به مورچهها یا زنبورهای عسل نگاه کنیم.
آنها سخت تلاش میکنند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. پس بهتر است از سخت کار کردن، نترسیم اما وقت خود را مدیریت کرده و باور کنیم با مدیریت زمان از 24 ساعتی که در اختیار داریم خیلی بهتر و مفیدتر میتوانیم، استفاده کنیم از همین امروز روی مدیریت زمان متمرکز و دقت کنید که چند ساعت را به بطالت سپری کردهاید البته همه میدانیم که بطالت حتی با تفریح فرق دارد. تفریح، کاری هدفمند است که برای خوش بودن در نظر گرفته میشود و در نهایت بهرهای دارد، اما بطالت، وقت گذارنی بیهوده است که هیچ ثمرهای ندارد. یکیاش همین وقتگذرانی بیش از اندازه در شبکههای اجتماعی! واقعا چه لزومی دارد ساعتها در گروههای تلگرامی بچرخی؟!
شاید بهتر باشد همان زمانی که برای سپری کردن در شبکههای اجتماعی در نظر گرفته میشود برای اموری باشد که به ارتقای درک وفهم ما کمک کرده و باعث میشود راه تازهای برای زندگی بهتر پیدا کنیم. مگر نه این است که خداوند، آفریدگار تازهگیهاست و هر روز و هر ساعت ما را به راهی نو هر چند پرچالش فرامیخواند. هر راه تازه، رُخ جدیدی از زندگی را به ما نشان میدهد پس وقت خود را برای یافتن راههای تازه صرف کنیم.
جملات روانشناسی مثبت و زیبا درباره زندگی :
مطالعه جملات روانشناسی زیبا و جذاب با موضوعات مختلف می تواند یکی از راه های موثر برای تغییر رویه زندگی ما باشد. جدیدترین جملات زیبا درباره زندگی و موفقیت را در ادامه ملاحظه می فرمایید که هر یک از این جملات مثبت روانشناسی و عبارات امیدبخش و زیبا می توانند انگیزه ایی برای شروعی دوباره و ایجاد تحولی عظیم در زندگی هر فرد باشند. در ادامه این جملات زیبا را مشاهده نمایید.
جملات روانشناسی مثبت و امیدبخش
زندگی یک پژواک است
هر چه می فرستید باز میگردد
هر چه می دهید می گیرید
هر چه دیگران دارند در شما وجود دارد
پس همیشه خوبی کنید.
******
ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﻴﺪ…
ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻴﺪ.
اﮔﺮ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﺁﻧﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻧﺪ, ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ,
” ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻚ اﻧﺘﺨﺎﺏ اﺳﺖ “
******
اون لبخندی که برای پنهان کردن دردت میزنی،
لبخند خداست به بنده اش
اون لبخندی هم که پشتش خدا باشه تمام مشکلاتو حل میکنه…
******
وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند، یک زندگی به پایان می رسد
******
مسیر زندگی یک طناب باریک است که
اگر نتوانید بین عقل و قلبتان تعادل برقرار کنید
سقوط شما حتمی است….!
******
فرصت زندگی کمه…
بزرگوارتر از آن باش که برنجی
و
نجیب تر از آن باش که برنجانی…
******
جملات ناب و زیبا درباره زندگی
* شهامت همیشه فریاد زدن نیست ،
گاهی صدای آرامیست که در انهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد . *
******
اتفاق اول باید در درون من رخ دهد تا تکرار آن را در دنیای بیرون ببینیم
پس من می توانم بهترین باشم
******
قـــــطـره هـــای کــــوچـک آب
اقـــــیـانــــوس بــــزرگ را مـــی ســازنـــد
دانـــــه هـــای کــــوچــک شـــن
ســــاحــل زیــــبـا را . . .
لـــــحـظه هـــای کـــــوتاه
شـــــایـــد بـــی ارزش بــــه نــــظـر بــــرســـنـد ، اما …
******
برای زیبا زندگی نکردن،
کوتاهی عمر را بهانه نکن..
عمر کوتاه نیست…
ما کوتاهی می کنیم!!
******
عکسهای یادگاری و دوست داشتنی در تاریکخانه ظاهر می شن
اگه یه روزخودتون رو توی تاریکی و تنهایی دیدین،
بدونید که خداوند داره براتون عکسای قشنگی روچاپ می کنه
******
جمله های روانشناسی درباره زندگی و امید
با این اعتقاد زندگی کن که کل جهان طرف من است ؛
مادامیکه به آن بهترینی که در در وجودت است،
وفادار بمانی، موفق خواهی بود
******
موفق کسی است که با آجرهایی که بطرفش پرتاب می شود،
یک بنای محکم و زیبا برای زندگی بسازد.
******
درمقابل سختیها همچون جزیره اى باش که دریا هم با تمام
عظمت وقدرت نمى تواند سر او را زیر آب کند.
******
دو مورد بیهوده ترین احساسات:
غصه خوردن برای اتفاقی است که افتاده
و نگرانی برای چیزی است که احتمال دارد و در آینده روی دهد
******
خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید.
پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم میتوانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
******
آرزوهایت را یادداشت کن .خداوند آنها را فراموش نمیکند
اما تو از خاطرت میرود .آنچه امروز داری خواسته دیروز بوده است
******
جملات کوتاه درباره موفقیت و کامیابی
بیادتان مى آورم تا همیشه بدانید که زیباترین منش آدمى، محبت اوست پس؛
محبت کنید چه به دوست، چه به دشمن! که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست.
******
راز قدرت در قلبی خالص و ذهنی منظم است.
عجب داستان غریبی است!
اگر از هر چیزی فقط بهتریتنش را بخواهید ،غالبا همان را بدست می آوری
******
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
******
برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم…
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند…
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم…
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند…
******
زندگی به من یاد داده
برای داشتن آرامش و آسایش
امروز را با خدا قدم بر دارم
و فردا را به او بسپارم …
زندگی زیباست!
******